سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بترسید بترسید که خدا چنان پرده بر بنده گستریده که گویى او را آمرزیده . [نهج البلاغه]
آوای مرده
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||
چند نوشته

امید _رسپینا :: دوشنبه 84/5/24 ساعت 12:30 صبح

هنوزم چشمهای تو مثل شبای پر ستاره ست

هنوزم دیدن تو برام مثل عمر دوباره ست

هنوزم وقتی می خندی دلم از شادی می لرزه

هنوزم با تو نشستن به همه دنیا می ارزه

اما افسوس تو رو خواستن دیگه دیره

ولی افسوس به نخواستن دلم آروم نمی گیره

***

دوری بین من وتو

دوری باغ و تماشاست

دوری بین من وتو

دوری ماهی و دریاست

***

بی بهانه زندگی خموش و مرگ زاست

در کنار من بمان که بهر زیستن

تو بهانه ای و بهترین بهانه من

***

دل من در دل شب

خواب پروانه شدن می بیند.

مهر در صبحدمان داس به دست

خرمن خواب مرا می چیند.

***

من قامت بلند تو را در قصیده ای

با نقش قلب سنگ تو

تصویر می کنم.


نوشته های دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

تعطیل !
[عناوین آرشیوشده]

About Us!
آوای مرده
امید _رسپینا
** فقط اسمی به جا مانده از آنچه بودم و هستم ** چنان دل کندم از دنیا که شکلم شکل تنهاییست...ببین مرگ مرا در خویش که مرگ من تماشاییست... ا.م.ی.د
Link to Us!

آوای مرده

Hit
مجوع بازدیدها: 154723 بازدید

امروز: 109 بازدید

دیروز: 14 بازدید

Archive


یادگاری های 84
مرداد نامه 85
شهریور نامه 85
مهر نامه 85
ابان نامه 85
اذر نامه 85
دی نامه 85
بهمن نامه 85
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
تابستان 1386
بهار 1386
زمستان 1385
تابستان 1385

links
آوای بارون
خدا اینجاست
غریبه ی مهربون
دخترونه
مکتوب
ام بلاگ
تنهایی های من
دوست داشتنی
خلوت خیال
آوای آرزو
کیمیاگر عشق
تولدی دوباره
حصار عشق
بغض باران
در قلمرو دل
نازدختر
دنیاییان نامرد
برزخ تنهایی
خلوتگاه یک عاشق
شادی
جوون ایرونی

My music

Submit mail